جدول جو
جدول جو

معنی سرمه گون - جستجوی لغت در جدول جو

سرمه گون
(سُ مَ / مِ)
سرمه صفت. سرمه آسا، به رنگ سرمه. سرمه رنگ. سرمه ای.
- طارم سرمه گون، کنایه از آسمان:
چه بینی در این طارم سرمه گون
که می آید از میل او سیل خون.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرمه دان
تصویر سرمه دان
کیسۀ کوچکی که در آن سرمه می ریزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گربه گون
تصویر گربه گون
گربه مانند، کنایه از حیله گر، فریب کار، کنایه از چاپلوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه گون
تصویر سیاه گون
سیاه رنگ، سیاه فام
فرهنگ فارسی عمید
(مِ)
دهی از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد که در 9هزارگزی باختر راه شوسۀ مهاباد به سردشت واقع و محلی است کوهستانی، سردسیرسالم و سکنۀ آن 155 تن است. آب آن از رودخانه بادین آباد و چشمه. محصول آن غلات، توتون، حبوبات و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری، صنایع دستی جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(طِتَ)
کنایه از نهایت باریک شدن در سحق، توتیا شدن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سُ مَ / مِ)
ظرفی که در آن سرمه را نگاه دارند. (آنندراج). کیسه ای کوچک که در آن سرمه ریزند. (فرهنگ فارسی معین) :
با سرمه دان زرین ماند خجسته راست
کرده بجای سرمه بدان سرمه دان عبیر.
منوچهری.
وآن نی چو مار بی زبان سوراخها در استخوان
هم استخوانش سرمه دان هم گوشت ز اعضا ریخته.
خاقانی.
در کیسه های جیب عروسان رود عبیر
مانند سرمه دان که در او توتیا رود.
نظام قاری.
شکست رنگ بجای خمار گلها را
که لاله آمد و یک سرمه دان شراب آورد.
سلیم (از آنندراج).
، بمجاز، ظرف کم. (آنندراج) ، مجازاً، آلت زن. شرم زن. (فرهنگ فارسی معین) :
میل در سرمه دان نرفته هنوز
بازیی باز کرد گنبد کوز.
نظامی.
- سرمه دان عاج، کنایه از اندام نهانی بود بمانند عاج در سپیدی. (آنندراج) :
تا شبی پای در دواجش برد
میل در سرمه دان عاجش برد.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(سُ مَ / مِ)
میل سرمه. (غیاث). میل سرمه و در عرف هند سرمه چو بدون موحده شهرت دارد و چون توافق این دو زبان زیاده از بیان است دور نیست که این در فارسی صحیح باشد، مثل جاروب و جارو و رفت و روب و رفت و رو. (آنندراج). میل. (ربنجنی) :
گشت چو جاروب در او خاکروب
کرد ز سیخش همه کس سرمه چوب.
میرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ / بِ)
بمعنی گربه سان که کنایه از فریب دهنده و دغل باز و محیل باشد. (برهان) (غیاث). ظاهراً بقیاس گربه سان ساخته شده است:
از این گربه گون خاک تا چندچند
به شیری توان کردنش گرگ بند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آرکه گون
تصویر آرکه گون
فرانسوی زرفینک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمه دان
تصویر سرمه دان
کیسه ای کوچک که در آن سرمه ریزند، آلت زن شرم زن
فرهنگ لغت هوشیار
فریبنده دغاباز محیل: ازین گربه گون خاک تا چند چند بشیری توان کردنش گرگ بند ک (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گربه گون
تصویر گربه گون
فریبنده، ذغاباز، محیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آرکه گون
تصویر آرکه گون
زرفینک
فرهنگ واژه فارسی سره
سرمه دان به خواب، زنی بود با امانت. اگر بیند که سرمه دانی داشت، دلیل است که او رابا زن دیندار صحبت افتد و از او خیر و منفعت یابد. اگر بیند که سرمه دان بشکست یا ضایع گردید، دلیل که از صحبت زنی دیندار جدا افتد. اگر بیند که سرمه دانی را بخرید، دلیل است که کنیزکی دیندار بخرد و باامانت بود. جابر مغربی
سرمه دان درخواب، زنی بود که همیشه خدای را به یاد دارد و مردمان را به راه دین خواند. اگر بیند که سرمه دانی داشت، دلیل که زنی را بدین صفت بخواهد. اگر بیند که سرمه دان او بشکست، دلیل که زن او هلاک گردد. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب